توضیحی در مورد نام مچ پا و تارسوس
توضیحی در مورد نام مچ پا و تارسوس
A note on tarsus
تهیه کننده: ابوالقاسم خالقی زاده
زمان: آبان 1398
در پای پرندگان، علاوه بر داشتن ران و ساق پا که همانند پستانداران و سایر مهره داران است، بخشی از استخوانهای کف پا تغییر ماهیت داده اند و با جوش خوردن به یکدیگر و بلند شدن و در امتداد قرار گرفتن با استخوانهای ساق و ران، به راه رفتن پرندگان کمک می کنند.
در کتابهای انگلیسی راهنمای شناسایی پرندگان، برای بیان ویژگیهای ظاهری و بیرونی این بخش از بدن (رنگ و کلفتی)، از خود واژه پاها (legs) استفاده می شود. در منابع فارسی نیز، برای بیان این بخش از پا، عمدتا از واژه پا استفاده می شود.
در منابع فارسی، برای بیان دقیقتر و تفکیک این بخش پا از بخشهای دیگر پا، از واژه های گوناگونی استفاده کرده اند. در کتاب زیست شناسی جانوری (دکتر امین و دکتر شکوهی نژاد، 1363) از این استخوان با نام کف پا یاد شد. برخی از مولفین از واژه ساق پا، استفاده کردند که از لحاظ علم تشریح (آناتومی) بدن، این نام منطبق با بقیه مهره داران نیست. در سالهای گذشته، برخی از مولفین نیز از واژه مچ پا استفاده کرده اند. این واژه در کتاب زیست شناسی مهره داران (دکتر ابراهیم نژاد، 1378) و سپس در کتاب پرنده های شکاری (بختیاری، 1393) استفاده شد. در برخی منابع فارسی نیز، گاهی از واژه تخصصی تارس (کتاب کلیات پرنده شناسی، منصوری 1369) یا تارسوس (کتاب اطلس پرندگان ایران، کابلی و همکاران، 1395) استفاده شد. در کتاب پرندگان ایران (مبصر، 1395) هم از "ساق پا/مچ پا" استفاده شد. بر این اساس، تاکنون نام واحدی برای این بخش از پا وجود نداشت.
باید یادآور شد که اصولا واژه تارسوس بیشتر در بحثهای استخوان شناسی به کار می رود و برای بیان دقیقتر اینکه کدام بخش از بخشهای استخوان پا است، استفاده می شود. در استخوانهای پای پرندگان، دو استخوان وجود دارد: tibiotarsus (که به استخوان ساق پا گفته می شود) و tarsometatarsus (که به استخوان بلند مچ پا در پرندگان گفته می شود). بنابر این، خود واژه تارسوس نیز برای بیان دقیق این که تارسوس به کدام بخش از پا ارجاع می دهد، نارسا است.
به نظر می رسد که در حال حاضر، تنها واژه "مچ پا"، بهترین نام برای به کار بردن در مورد بخشی از پا که بین استخوان ساق پا و انگشتان پا وجود دارد، مناسب است.
-----