یادداشتی دربارۀ نامهای فارسی پلیکان و پیشنهاد نام لمبر
یادداشتی دربارۀ نامهای فارسی پلیکان و پیشنهاد نام لمبر
یکی از گروههای پرندگان ایران پلیکان با نام انگلیسی Pelican است.
یکی از گروههای پرندگان جهان و ایران پلیکانها هستند. هشت گونه پلیکان در یک سرده به نام Pelecanus و در یک تیرۀ تیرۀ تکنماد (Monotypic) Pelecanidae و در راستۀ Pelecaniformes جای دارند.
در فرهنگ و زبان فارسی تاکنون چندین نام برای این گروه از پرندگان به کار رفته بود. در فهرست جرویس رید (1958) با نام « مرغ سقا» آمده بود. در کتاب اسکات و همکاران (1354) و فیروز (1379)، آوانگاری نام انگلیسی این گروه یعنی «پلیکان» به کار رفت. حبیبی و راعی (1373) در یک تلاش ارزشمند، برای نخستین بار یکی از نامهای محلی و رایج این پرنده در شمال کشور یعنی «لَمبَر» را برای این گروه برگزیدند. ادهمی (1384) دوباره نام «مرغ سقا» را برای آن به کار برد اما منصوری (1379، 1387، 1393) و همچنین کابلی و همکاران (1395) و مبصر (1395) باز هم نام پلیکان را ادامه دادند. خالقیزاده و همکاران (2017) نیز، پلیکان را به عنوان اصلی (و نام مرغ سقا را به عنوان نام دوم) آوردند. کاربرد نام «مرغ سقا» به دلیل باور مردم در برخی از اقوام ایران بوده است که به دلیل بزرگ بودن کیسۀ گلویی در این پرندگان و پر شدن آن از آب در زمان صید ماهیان، به سقا یا فرد آبدهنده به دیگران در دشت کربلا نسبت میدادند. بررسیهای نشان داد که گروه زیستشناسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز، نام «مرغ سقا» را برای این گروه برگزیده بود. به هر روی، از زمان معرفی نام «مرغ سقا»، این نام در زبان فارسی رسمی رواج چندانی پیدا نکرد.
بر پایۀ آنچه که یاد شد، پژوهشی دربارۀ نامهای فارسی و محلی رایج این پرندگان انجام شد تا نام فارسی جایگزین و شایسته برای این گروه پیشنهاد شود. ابتدا باید یادآور شد که در گذشتههای دور، نام «حواصِل» برای پلیکانها به کار میرفت. در فرهنگهای لغت قدیم نام حوصِل و مرغ سقا یا پلیکان به یک نوع پرنده اطلاق میشد. واژۀ عربی حوصِل به معنی کیسه و چینهدان است. همچنین واژۀ حوصله، به معنی بردباری، گنجایش و چینهدان است. استاد امیرحسین یزدگردی (روانشاد) کتابی در باب حواصیل و بوتمیار (500 صفحه، چاپ 1371) نوشتهاند. در این کتاب منابع و مآخذ مختلف را به کار گرفتهاند. جالب آنکه، نام کنونی این پرنده در زبان اردو که به زبان فارسی نزدیک است، هنوز «حواصل» است.
این پرنده در گویشهای مختلف ایران، با نامهای گوناگونی نامیده میشود. در فریدونکنار به این پرنده مرغ سقا، در انزلی موری، در کرکان (انزلی) مورو، در انزلی مُهره و مِئوره، در سیستان و بلوچستان کِمو، در بوشهر باپی، در کردی هورامی، ماساوچین (به معنی ماهیگیر)، در کردی کلهری، چَلک، در سورانی کَلک، کَلگ، سَقاو، سَقا قوش (به معنی مرغ سقا)، در ارومیه و سولدوز سقاقوشی، و در آذری قوتان و در ترکمنی قوتان به کار رفتهاند (خالقیزاده 1400).
نام رایج این پرنده در کیاشهر و امیرکلایه به پلیکان لَمبَر است و نیز در بهشهر و بابل و غرب گلستان به آن لَمبِر گویند. در کتاب جانورشناسی عمومی مهرهداران (حبیبی و راعی 1373) نام راستۀ آن را لمبرسانان (یا سقاشکلان) و زیرراستۀ «لَمبریان» نامیدند. بر اساس بررسی انجامشده، واژۀ فارسی لَمبَر به معنیهای گوشت سُرین و فربه، کفل، ران؛ همچنین شکم دادن، تکان و لرزش است. لَمبُر زدن را به معنی سرریز شدن آب از روی ظرف مایع پرشده نیز گفتهاند.
بنابر این کاربرد واژۀ فعلی و اسمی «لمبر» در زبان فارسی، کاربرد نام رایج محلی در گویشهای گیلکی و طبری در سه استان شمالی کشور و نیز کاربرد نام لمبر در کتاب جانورشناسی مهرهداران سبب شد تا نام رسمیتر و رایجتر «لَمبر» به عنوان فارسی جایگزین برای این گروه از پرندگان ئر اولویت قرار گیرد و به عنوان نام دوم در کمیتۀ ثبت پرندگان ایران پذیرفته شود. بدین ترتیب، از چند سال پیش در فهرستهای پرندگان ایران و استانها نام «لَمبَر» به عنوان نام فارسی این گروه در درون پرانتز آورده میشود تا بهتدریج رواج بیشتری یابد.
*****